ارایه ی مدل فراشناختی یک دوره نشخوار فکری به روشن سازی و توضیح نحوه ی عملکرد این مؤلفه‌ها کمک می کند. وقوع یک فکر، خاطره یا هیجان منفی، موجب افزایش نشخوار فکری می شود. در صورتی که عامل تسریع کننده بیرونی آشکاری وجود داشته باشد، در پی رویداد تسریع کننده، یک فکر مزاحم یا هیجان منفی ظاهر می شود که در نقش برانگیزانندهی درونی باورهای فراشناختی مثبت عمل کرده و باعث تداوم نشخوار فکری می شود.
 
فکر منفی که به عنوان عامل برانگیزاننده عمل می کند، اغلب یک خودگویی منفی از قبیل من یک شکست خورده ام»، «من بی فایده هستم»، «احساس خوبی ندارم»، «هرگز موفق نخواهم شد» و «هیچ کس مرا دوست ندارد» است. در مثال ارایه شده در شکل ۲-۹، بیمار گزارش کرد که هنگام آماده شدن برای رفتن به یک مهمانی، مادرش به او می گوید که «وزنت بالا رفته است»، این حرف مادر بلافاصله موجب فعال شدن فکر منفی مزاحم «من چاق هستم» شد.
 
این فکر منفی مزاحم، موجب فعال سازی باورهای فراشناختی مثبت دربارهی نشخوار فکری، به عنوان روشی برای یافتن پاسخ به مسألهی چاقی شد. در این مورد، باور فراشناختی مثبت به این صورت بود: «فکر کردن دربارهی این که چه قدر چاق هستم، به من کمک خواهد کرد تا در مورد آن کاری بکنم». این باور فراشناختی به فرایند نشخوار فکری مداومی منتهی شد: «مردم درباره ی من چه فکر خواهند کرد؟، اگر آنها به من خیره شوند، چه میشود؟ آنها فکر می کنند که من نفرت انگیزم. من تنفر آورم. وحشتناک به نظر می رسم.
 
در طول فرایند نشخوار فکری، هیجان‌های منفی (غمگینی) شدت یافتند و باور فراشناختی منفی «من کنترلی بر خودم ندارم، بی فایده هستم» را فعال ساختند که باعث تداوم چرخهی نشخوار فکری شد. بیمار تلاش کرد با اجتناب از افراد در مهمانی، ترک زود هنگام مهمانی و برگشت به خانه برای خوابیدن، با افکار و احساسات منفی خود مقابله کند. همه ی این فعالیتها فرصت بیشتری برای تفگر نشخواری فراهم ساخته و به افکار منفی دیگری دربارهی «تنها بودن» منجر شدند که به عنوان برانگیزاننده های جدید نشخوار فکری مداوم عمل می کردند.
 
بیمار از میزان یا مشکل ساز بودن نشخوار فکری آگاهی نداشت، زیرا طی سالهای زیاد از این راهبرد برای مقابله با احساسات منفی خود استفاده کرده بود و در طول این مدت، این راهبرد به روشی برای تغییر دادن خود مبدل شده بود. بنابراین، کاهش آگاهی از ماهیت و پیامدهای نشخوار فکری آشکار بود. بیمار معتقد به این باور فراشناختی منفی بود که او «کنترل خود را از دست داده است، ولی در اصل از روش نامناسبی برای کنترل خود (یعنی نشخوار فکری و اجتناب) استفاده می کرد، چون باور غلطی داشت که نشخوار فکری و اجتناب، کنترل او را باز می گردانند و او را برای تغییر بر می انگیزند.
 
مراحل درمان فراشناختی افسردگی در زیر ارایه شده است. درمان شامل تکنیک آموزش توجه (ATT) به عنوان شیوه ای برای بالا بردن فرا آگاهی، افزایش کنترل انعطاف پذیر و بازیابی منابع شناختی از سبک های تفکر افسرده ساز است. همچنین، تمرین برنامه ریزی شده ی تکنیک آموزش توجه، با فراهم ساختن مجموعه ی دقیقی از تمرین های روزانه، به خنثی سازی بی حالی و نافعالی افسرده ساز کمک می کند. درمان فراشناختی بر حذف نشخوار فکری و تغییر باورهای فراشناختی مثبت و منفی تمرکز می کند. درمان معمولا ۵ تا ۱۰ جلسه طول می کشد و شامل مراحل زیر است:
 
1- مفهوم سازی موردی ۲- آماده سازی بیمار برای شروع درمان ۳- آموزش توجه و ذهن آگاهی گسلیده (منفصل) ۴- چالش با باورهای فراشناختی منفی (کنترل ناپذیری، الگوی بیماری) ۵- چالش با باورهای فراشناختی مثبت دربارهی نشخوار فکری ۶- حذف رفتارهای باقی مانده و پایش تهدید ۷- تقویت برنامه های پردازشی جدید ۸- جلوگیری از عود .
 
درمانگر با اجرای مقیاس اختلال افسردگی اساسی و ارزیابی باورهای فراشناختی مثبت و منفی بیمار به منظور دستیابی به درک اولیه از انواع باورها و سبک های تفگر که باید مورد بررسی قرار گرفته و در فرمول بندی موردی گنجانده شوند، فرایند درمان را شروع می کند. مقیاس اختلال افسردگی اساسی در پیوست ۱۰ ارایه شده است. همچنین، این مقیاس یک برداشت کلی از انواع رفتارهایی که فرد در جریان خلق پایین درگیر آنها می شود، در اختیار درمانگر قرار میدهد. سایر مقیاس هایی که معمولا قبل از جلسه ی اول تکمیل می شوند، شامل پرسشنامهی اضطراب بک (BAI )و پرسشنامهی افسردگی بک (BDI - II ) هستند. برای ارزیابی جامع تر نشخوار فکری می توان از مقیاس پاسخ نشخواری (نولن - هوکسیما و مورو، ۱۹۹۱) استفاده کرد. سایر مقیاس های مرتبط با باورهای مثبت و منفی دربارهی نشخوار فکری عبارتند از: مقیاس باورهای مثبت دربارهی نشخوار فکری Positive Beliefs about Rumination Scale (PBRS: پاپاجورجیو و ولز، ۲۰۰۱ الف، ۲۰۰۱ ب) و مقیاس باورهای منفی دربارهی نشخوار فکری Negative Beliefs about Rumination Scale (NBRS: پاپاجورجیو، ولز و منیا، ۲۰۰۸).
 
درمانگر دستور جلسه ی اول را به این صورت معرفی می کند: در جلسه ی امروز می خواهم برهه ی اخیری که طی آن خلقتان بدتر شد یا مدام به این فکر می کردید که چه قدر احساس بدی دارید، را بررسی کنم. ما می توانیم عوامل تداوم بخش افسردگی تان را شناسایی کنیم و به بررسی راههایی برای غلبه بر این مشکل بپردازیم. علاوه بر این، توضیح مختصری در مورد درمان فراشناختی و انتظاراتی که می توانید از این درمان داشته باشید، ارایه خواهم داد. همچنین تکنیک « آموزش توجه» را معرفی می کنم و از شما میخواهم که آن را تمرین کنید. آیا چیزی هست که مایلید در دستور جلسه‌ی امروز قرار گیرد تا درباره ی آن صحبت کنیم؟»
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390